لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

ولنتاین بهمن ۸۸

نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم بهمن 1388 ساعت 12:21  

برای محسنم:

دعامی کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم

و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد

دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم

و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم

دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد

همیشه از حرارت عشق گرم باشد

و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچگاه در دستی بجز دست تو گره ندهم

من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم

که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند

من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند

و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی

پس برایم دعا کن ، دعا کن که خورشید آسمان زندگیم هیچگاه غروب نکند.

سلام میدونم یه کم دیر اومدم واسه ولنتاین نوشت!من ۲ روزه رفتم تهران و برگشتم!همه اصرار داشتن من تا آخر هفته بمونم اما من به چند دلیل نموندم:انتخاب واحدم به مشکل برخورده!یه مشکل بزرگگگگگگگگگگگگگ....به عبارتی بنده هنوز انتخاب واحد نکردم!چون اصلا باز نشد به خاطر همین سه شنبه باید برم یونی درستش کنم!اونجا نمیتونستم راحت با عشقم حرف بزنم!مخصوصا شبا که اگر یه عالمه نحرفیم خوابمون نمیبره!تازه رژیم غذایی هم به هم میخوردبه همین دلیل دیشب آخر شب برگشتیم!ونم با ماشین جدید خیلی خوشگله!مبارک آقای پدر باشه!من که هنوز هاش بک سوارم! ماشین خودمو بیشتر دوست دارم!(الکی)این ۲ روز خونه عموم بودیم!از کوچیکی همیشه عمو واسه همه کارای من نظر میداد وقتی دانشجو شد من دبستانی بودم اوایل خیلی بهونه نبودنشو میگرفتم هر هفته واسش نامه میدادم!اما کم کم عادت کردم........بعد ازدواجشم فاصلمون بیشتر شد!اما حالا......بابا بیشتر از هر کسی رو حرف عمو حساب میکنه!بحث ازدواج پیش اومد!عمو جان هم اینقدر فلسفه چیدن که......آخر بحث:بنده تا ۶-۷ سال دیگه حق ازدواج ندارم!فعلا درس و درس و درس فکر میکنه منم مثل خودشم که عاشق درس خوندن باشم میگه تا دکترا!جالبه.......من لیسانس هم بگیرم خودش کلیه !خلاصه اعصاب ما را بهم ریختن!میگفت پسر که زیر ۳۰ سال اصلا نباید زن بگیره! فکر کنین با این شرایط و اوضاع چجوری ممکنه منه دانشجو ۲۱ ساله با محسنه ۲۲ ساله ازدواج کنیم! البته درس حل شدنیه چون هر دوی ما قصد ادامه تحصیل داریم!محسنی به خاطر اینکه زودتر بتونیم به هم برسیم اول رفت سربازی و سراغ کار مناسب و ......قراره بعد ازدواج بچسبیم به درس!دیروز صبح اینا را به محسنم گفتم!اول خیلی رفت تو فکر اما بعدش با حرفای من آروم شد! این دومین ولنتاینی که من و محسن با هم و دور از همیم! همه فامیلای شوهر جمعشون جمعه فقط گلشون کمه!!!!محسن میگه جام حسابی خالیه......کاش سال دیگه منم تو جمعشون باشم!محسن خبر خواستگاری را داده قراره هم عید دوباره بیان شهر محسنینا!البته محی میگفت کاش ما امروز میرفتیم اونجا تا خواهرش منوببینه!اما نشد.......اونا هم نشد بیان! و اما........الان که میلمو چک کردم دیدم عزیز دل من واسم این متنا گذاشته!تو یه پس زمینه بسیار زیبا: سلامی به زیبایی و بزرگی همین روز روز عشق امروز 25/11/1388 ساعت 5 الان که دارم این متن رو می نویسم باران عزیزم تهران تشریف دارن و از این نوشته خبر نداره یه آرزو:امیدوارم که روز های عشقمون با ازدواج کامل بشه یه واقعیت:امروز قلبم درد می کرد نگو به خاطر اینه که بارانش کم شده بوده ولی یه کوچولو ترسوندیم به خاطر حرفهای عمو ولی از اونجایی که من دلم روشنه و به حرفهای شما ایمان دارم ومطمئن هستم همه کارهارو خودت درست می کنی دیگه ترسی ندارم. درست که من شوهر شما هستم و همیشه خانم ها به آقایون تکیه می کنن ولی به جرات میگم که وقتی بهم قول میدی و به قولهات عمل می کنی واقعا روت حساب می کنم. از همه مهمتر برای من اینکه بهم تا الان راست گفتی وبعد از این هم مطمئنن راست میگی. خانوم من یکی ازرا ههای پیشرفت من رسیدن به شماست پس حتی بعضی موقع ها هم فکر نکن که تو مانع از پیشرفت من میشی!!! ولی یه توقعی ازت دارم که برای برای رسیدن بهم تمام تلاشتو بکنی ! شاید الان وقت این حرفها نباشه ولی من الان موقعیت داشتم یعنی تنها شدم وشب عزیزیم هست باران عزیزم امیدوارم تمام روزهات پر از عشق باشه البته منم تو روزات باشم! داره بارون میاد چشام از عشق تو خیس دل برات به قول سهراب زیر بارون مینویسه شاید آن روز که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد خبر از دل پر درد محسن نداشت باید این گونه نوشت تا باران هست زندگی باید کرد. من همه دارو ندارم همه گلهای بهارم دل پاک و بی قرارم همه را همه را به تبسم های شیرین تو میبخشم یار به امید روزی که گرمی وجودتو حس کنم عاشق پایبند به عشق تو محسن ولنتاین مبارک مهربونم.دوستت دارم بدددددددددددددددددددددددددد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد