لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

دومین یلدای ۲ نفرمون

از صبح میخواستم درس بخونم اما دریغ از یه کلمه!!هزار دفعه کتابما باز کردم و نخونده بستمش!کارم شده تو اتاق چپیدن و آهنگ گوش دادن!!رفتم آلبومای خانوادگی را آوردم و .....کلی با دیدن عکسای بچگیم خندیدم!!یه زمانی خیلی بدتیپ بودما!!!!خوب بگذریم........ 

و اما شب یلدای امسالمون چطوری گذشت. 

اون شب واسه اینکه مامان شوهری را خوشحال کنم یکی از لباسایی که اون واسم خریده را پوشیدم...(هر چند زیاد دوسش نداشتم).خوشگله ها ولی با سلیقه من سازگار نیست!!!الهی قربون همسریه عزیزم برم من که اینقدر ماهه !۴شنبه عصری با مامان و باباش اومدن....من گفته بودم جاریا هم بیارن اما خودشون صلاح ندونستن!!چون میخواستن در مورد عروسی و کار و خونه و اینا صحبت کنن  و ترجیح دادن خودمونیا باشیم!!دوباره میوه و شیرینی و آجیل و کلی مخلافت دیگه که همسری جونم همشونا خودش تزیین کرده بود!!اینقدر بامزست کاراش میخوام خودشو میوه هاشو با هم قورت بدم!!!

مامان شوهری هم واسم دو تا النگو سر النگوهایی که قبلا خریده بود آورده بود.همسری میدونه من از النگو خوشم نمیاد ولی خوب گفت همش یه پشتوانه مالیه و وقتی مامانم میخواد بگیره بزار بگیره!!منم گفتم ای به چشم تا باشه از این هدیه ها.....پدر بزرگ و مادر بزرگم هم اومدن !بقیه هم که رفتن خونه عروس عمه ام که سال ـ اولش بود!!شب کلی با مامان همسری و مامانم حرف زدیم و ...صبحشم مامان بابا را بردم بیرون و کلی خوش گذروندیم!!!عصر پنجشنبه هم رفتن!!البته میخواستن تا جمعه بمونن ولی خوب امروز میخواست واسشون مهمون بیاد و رفتن!!!! 

شب یلدامون در کل خوب بود و خوش گذشت نا نصفه شب نشستیم و .... 

  

برای همسرم: 

همیشه روزایی که نیستی دلتنگ و خسته ام...اما جمعه های بی تو حالم از همیشه بدتره!!امروز جمعه است و نبود تو کنارم داره دیوونم میکنه!!انگار دقیقه ها دیر تر میگذرن....نمیدونم....یه حال و هوای خاصیه!!   

بهت گفتم تو چرا شبای یلدا اینقدر خوشگل میشی....پارسالم خیلی خوشگل شده بودی!!گفتی نمیدونم والا....ولی راست میگیا تو هم، هم پارسال خیلی محشر شده بودی هم امشب!

گفتی یادته پارسال آخر شب مجبور بودم شب برم و نموندم....گفتم آره یادمه!!بعد رفتنت اینقدر بغض داشتم که نمیتونستم تو جمع بشینم!!آخر شبش با گریه خوابیدم....گفتی اما امشب پیش همیم!!امشب بیشتر از همیشه پیش همدیگه ایم.....طولانی تر از همیشه!!! 

  

  دیشب فیلم شب یلدا با بازی محمد رضا فروتنا دیدم....نمیدونم چرا خیلی دگرگونم کرد!!دلم بیشتر واست تنگ شده بود...بعضی جاهاش گریه کردم!!کلا خیلی منقلبم کرد...خیلییییییییی!  

 

 غروب جمعه و تنهایی و عاشقی!!پرم از یه حس قشنگ....!!احساس میکنم خیلی خیلی عاشقتم!!خیلی زیاااااااااااااد دوستت دارم!

 

آنچنان با تو یکی شده ام
که وقتی نیستی دنبال خودم می گردم  

 پ.ن:همه چی خیلی خیلی خوب و آرومه!!اون اتفاقای خوب همین طوری داره بهتر و بهتر طی میشه و ......فقط کاش امتحان نداشتم!!چون نه وقتشو دارم نه حوصلشو!!  

بعدا نوشت:حذف شد!

نظرات 50 + ارسال نظر
ثنا جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ب.ظ

آخ آجی گفتی امتحان منم حوصله ندارم .. بخدا حاضرم 10 تا پروژه پای کامپیوتر انجام بدم اما نشینم درس بخونم .. مثلاً رشته هامون هم فنی هستش و انقدر تئوری داریم
آجی جونم مبارک النگوهات .. منم النگو دوست ندارم اما خب همسریت راست گفته .. بزار بخرن همه اینا به درد میخوره یه روزی

آره آجی منم همین طورم...اصلا حوصله ندارم درس بخونم!!
وای آجی اون شب که تعداد النگو ها بیشتر شده بود تو دستم حس میکردم شدم مثل این کولی ها!!ولی خوب خوبیش اینه که اگه یه روز بخوام بفروشمشون دلم نمیسوزه!!
البته اینم بگم طرحشون واقعا قشنگه ها....طلا سفیده بیشتر!!طلای زرد که واقعا زشته!!

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ

سلام بارانیییییییییییییییییییییییییییییییییییوووووووووووووو
خوفی؟
بارانی منم دستبند دوست ندارم
ولی منم النگو دارم طلا زرد خیلیم خشنگه زشتم نیس.........
منم انقد از امتحان اقا جون به شما چه ما درس میخونیم یا نمیخونیم که میخاین امتحان بگیرین..........
بعدشم تو هرچی بپوشی قشنگه بهت میاد الان خاهر شوهری عزیز دل شدما

اتفاقا من دستنبند دوست دارم

حالا النگو هم بد نیستا ولی کمش قشنگه!!الان من ۸ تا دارم خیلیه به نظر خودم!!
ولی بازم میگم طلا زرد و سفید قشنگه اما زرد تنها نه!!!بگو چشم!

بعله پس چی!!تازه همه میگفتن چقدر لباست بهت میاد!!ماه شده بودم

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:04 ب.ظ

بارانی میبینم که بازم قالب و ترانه عوض کردی

باران دلم واسه وب قبلی تنگ شده
غروب داشتم ترانه امید گوش میدادم افتادم یاد قاصدک.......

آره خوب...میخوام سرم خلوت بشه یه قالب خوب بدم درست کنن!!اینا هی به دلم نمیشینه!!


وای نگووووووو!!من که یاد وب قبلیم میفتم گریم میگیره!!نمیدونی چقدر دوسش داشتم!!
ببینم تو خبر از قاصدک نداری مگه؟؟!!

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ب.ظ

8تا زیاده یه جوری میشه ولی خدا زیادترش کنهمن 3تا دارم
نه ازش بی خبرم
اخه پارسال من خطمو شکستم تا قبل عید که دوباره راهش انداختم بعدش که اونم خطو اف کرده بود اخرین بار که باهم حرف زدیم ابان پارسال بود که بعد اون جریان خطو شکستم
راستی بارانی ببخشید من شب یلدا اس ندادم بخدا واسه همه با هم فرستادم ستد تو ال کردم ولی اصلا نمیومد دیگه اخر شبم یادم رفت دوباره بدم اخه خونه مادر بزرگم بودیم با پسرداییا درحال ترکوندن بودیم

آهان!!ولی من فکر کردم باید خبر داشته باشی!!آخه........حالا بزار با اس بهت میگم!!

چرا اس دادی که!!به من رسید است عزیزمممممممم

قطره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ http://ghatreghatreee.blogfa.com/

عزیزمی........
الهی زودتر این جمعه های بدون همسریت تموم بشه و زودتر برید زیر یه سقف....
هرکی امین نگه زبونشو مارررررررر بزنه... :دی
باریک مادشوهر.......
گل گفتی دخترررررررررر... کی حوصله این امتحانا رو داره....

تو هم عزیزمی....
الهی آمین!

ما بچه های نت که حوصلشو نداریم...بقیه هم به ما چه!!

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:27 ب.ظ

جدی؟خوب خداروشکر فک کردم نرسیده
اوکی الان میرم تو پایین پیش گوشیم

نه الان شارژ ندارم!به اندازه یه اسم ندارم آجی!!شرمندتم!فردا که شارژ گرفتم بهت اس میدم...

پـــریــا ( آواز پــری هاااا ) جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://pariha.blogfa.com/

سلاام عزیزم

خداروشکر که شب یلدای خوبی رو کنار هم داشتین .. النگوت هم مباارکت بااشه خاانومی

شکر که کارها داره براتون خوب پیش بره ایشالاه همین روال ادامه پیدا کنه

مرسی پری نازم
آره خدا را شکر

نسرین جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:49 ب.ظ http://behamresidim.blogfa.com

سلام خانومی...اول از حرف آخری که پی نوشت زدی بگم که خوشحالللللللللللللللللللللم اتفاقات قشنگ باعث شیذین تر شدن روزاتون شدن.ایشاالله همیشه از این اتفاقای خوب براتون بیفته...
بعدشم که کادوهای یلداییت مبارکت باشن..راس میگه طلا همیشه سرمایه و پشتوانس...ماهرابر خواستیم خونه مونو عموض کنیم و خونه بزرگتر بخریم هیمشه طلاهای مامان به دادمون رسیدن....

ممنون نسیرین جونم ایشالا واسه شما هم همین طور باشه و خوشبختیتون روز به روز کامل تر بشه!!
آره عزیزم راست میگی طلا یه سرمایست دیگه!!

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ


]چیه؟خو دلم میخاد کامنت بزارم...........

خو بزار من که از خدامه!!
خیلی وقت بود محسن جمعه ها هم اینجا بود و شنبه صبح میرفت!اما امشب دارم تنهایی دق میکنم!!!خیلی حوصلم سر رفته!!به دادم برسید دارم خول میشم!!
تازه کلی مهمون دارن ولی من به خاطر این امتحانای لعنتی نتونستم برم!!اهههههههه

خاهر شوهری جان جگر گوشه عزیز دل جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:10 ب.ظ

اشکال نداره بارنی
مهمون دارن خوب به این فک کن الان محسنم داره بهت فک میکنه میگه ای خانم من جات خالی کجاییی که بوسم کنی؟
میخای یاهوبدم بیای یاهو؟

آره دیگه!!واقعا اونم از صبح چند بار گفته دلش خیلی تنگ شده و جای من خالیه!!
آخی کاش میشد ولی الان محسن زنگ میزنه اون وقت دیگه نمیتونم باهات بحرفم!هر شب همین موقع ها میزنگه!
حالا میخوای بزار آیدیت را بیام تا نزنگیده!!

فرزانه شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ق.ظ http://morgbehesht.blogfa.com/

سلما عزیزززززززززززززززززززززم خدا رو شکر دلبریت اومده
کادوها هم مبارک باشه عزیزم اگه وقت کردی عکسشونو بذار گلی خانوم
خدا رو شکر انگاری حرف عروسی و خرید داره میاد
الهی خوشبخت بشین مادر

انرزی رو حال می کنی خانومی
هنوز اثرش موندی مثلا

آفرین انرژی!!!!همین طور ادامه بده عزیزم

میس سون شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ق.ظ http://seven-sea.blogfa.com/

جمعه ها واقعا اگه تنها باشی ستمه قششنگ حالتو میفهمم

آره واقعا خیلی روز بدی بود!!!

هما(دختر بهار) شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ق.ظ

مبارک هدیه هات باشه عزیزم
اقاهیت راست میگه بعد خودت هر مدلی را که دوست داری میخری
چرا هیشکی حوصله درس خوندن نداره فکر میکردم فقط من اینطوریم

نه عزیز تو تنها این جوری نیستی همممون همینیم!!

مهسا و میلاد شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:47 ب.ظ http://eshge-biparva.blogfa.com

سلام عزیزم

خوشحالم بهتون خوش گذشته

کادوهاتم مبارکت باشن به شادی.....

مرسی عزیزم

yasi شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:21 ب.ظ

ah...khosh be halet baran,ke be eshghet residi,kheyli khoda dustet dasht ke nazasht dar hasrate eshghet bemoni,doa kon man ham be eshgham beresam,man ham ye donya moshkel sare rahame,eshgham dige az entezar khaste shode ino nagofte behem vali man mifahmam,age ta chand mahe dige az tarafam naomid beshe vase hamishe az iran mire va mano tanha mizare
baran! Doam kon,delam kheyli shekast

جواب کامنتتا تمینویسم چون واقعا عصبانیممممممممممممممممممم

نازنین شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:21 ب.ظ http://naziyenima.blogfa.com

بارااااااااااان
چقد عصبی شدی دختر:-اس
بیخیال عزیزم خوب یهو ذلشون عشقشونو میخواد حسرت میخورن دیگه :دی شایدم فقط زبونی میگن اینو
تو خودتو ناراحت نکن این حرفارو هم نزن ایشا... که همیشه شاد باشین عزیزم و همیشه از روزای قشنگتون برامون بنویسی
راستی من خیلی دوس دارم بدونم اون خبر خوبه که همچنان هم داره خوبتر میشه چیه :دی
حدس میزنم که ایشا... اقاتون یه کاره خوب پیدا کرده بعد توی شهر شما هم خونه میگیرین و زندگی میکنین و عروسی هم خیلی نزدیکه :دی:دی :دی

آره نازی نمیدونم چرا یهو خیلی قاطی کردم!!آخه کلا خیلی پس زمینه هم داشت...یعنی از قبل هم دلم پر بود!

آره عزیزم تقریبا همیناست که تو میگی....ولی عروسی همون شهریوره!

yasi شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:22 ب.ظ

vay baran,injori nago,bekhoda kheyli khoshhalam be eshghet residi,barat char gholamkhondam to delam,avalin bare barat coment mizaram,hes kardam kheyli zajr keshidi ta be eshghet beresi,hes kardam dardamo mifahmi,hesadat nakardam be to az inke residi be eshghet ,delam khast man ham betesam,azat khastam ta doam koni,na inke az dele poret begi,khoda govahe har vaght asheghi be eshghesh mirese ro dardam marhami mizare,elahi hamishe shado khoshbakht bashi,be haghe ghoran hichvaght ghamgin nashi,goftam ta khoda ro shokr koni vase lotfi ke behet kard ta beduni khoda ba hame inghadr mehrabun nist
bebakhsh age comentam azaret dad,age ejaze bedi mano dustet bedun na adami ke mikhad to shad nabashi,mazerat age narahatet kardam

یاسی عزیزم من همیشه دعا میکنم همه عاشق به هم برسن....آرزوم همینه به خدا!!
ولی وقتی شماها میایین مینویسین دلمون شکسته من ناراحت میشم!!میگم چرا نوشته های من باید ناراحتشون کنه!!من که گفتم عزیزم منظور من فقط تو نیستی!!
میدونم عزیزم من قدر این چیزی که خدا بهم داده را میدونم ولی خوب آه بقیه دلمو میلرزونه میگم نکنه دل شکستشون باعث بشه دل منم بشکنه!!

تو دوست منی خانومی......فقط خواهشا دیگه این طوری حرف نزن!!

کارین شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:59 ب.ظ

مبارک باشه عزیزم عجب سیاست داری توووو پیش مادرشوهر اون لباسی رو میپوشی که واست گرفته ازت یاد بگیرم
باااران کی گفته همیشه باید ازغم و غصه نوشت تا بقیه خوشحال شن بخدا وقتی ناراحتی دلم خیلی میگیره ولی وقتی میبینم ماشاله ماشاله چشم حسودکور خیلی خیلی خوبین مثل همیشه اینقدر ذوق مرگ میشم که میخوام بیام شهرتون همچین ماچت کنم بخدااااااا
منتظر اون روزم که شمادوتا برین زیر یه سقف وااااااااای چی میشه؟یه زندگی رویایی با یه اقا خانوم باکلاس و عاشق
جوگیر نشو همینجوری تعریف کردم ازت

به به چه عجب!!میزاشتی آخرین نفر میومدی!
آره واقعا خوشحال شده بود....باید همین کارا را کرد!تو که خیلی چیزا باید از من یاد بگیری بزار ازدواج کنین بعد واست کلاسای آموزشی میزارم!!

اتفاقا میگی خانوم و آقای با کلاس اینقد کیف میکنم!!
خوب تعریف کن دیگه مگه چی میشه!!

بانو شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ

سلام باران جان . چرا؟ چرا ننویسی ؟خب کسی که اومده یکبار سر زده معلومه که از چیزی خبر نداره
ناراحت نشو خانومی
تا آخر دی اگه کم پیدا شدم به خوبی خودت ببخشم .بوس بوسی

میدونم امتحان داری عزیزم
فدای تو بشم....زودی بیا که دلم واست تنگ بشه!

کارین شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 ب.ظ

وای بارانم دیروز اون موقع که اومدم وبت آپ نکرده بودی امروزم کیا اومده بود با هم بودیم وقتی هم رسیدم خونمون اوومدم نت زودی وب توروبازکردم که دیدم اپ کردی
ببخشیییییید آجی جونم
وقتی ازدواج کردم تویکی که خیلی کار داری باید خیلی چیزا بهم اموزش بدیناسلامتی آجیمی باید همیشه دردسترس باشی
دوستتتتتتت دارم

شوخی کردم عزیزمبنده همیشه در خدمت گذاری حاضرم
منم دوستت دارم
بووووووووس

دوشیزه خانم یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ق.ظ

باران بیخیال حرف ملت .. بزار هر چی میخوان بگن ..

واسه ما که دوست داریم بنویس دختر ..

بزار بسوزن حسودا .. :) دلش میشکنه نخونن بلاگت رو هووم ؟

بنویس دختر :*

به به چه عب ما شما را دیدیم!!
فدای تو باشه عزیزم

شادان یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ق.ظ

سلام باران جونم خوبی؟ یلدات مبارک عروس خانم(البته با تاخیر)
باران یه چیز میگم باورت نمیشه ولی بخدا امسال یلدا همش بهت فکر میکردم به پارسال که اولین یلدایی بود که کنار آقا محسن بودی.یادته؟همرو کشتی واسه تزیین میزو میوه و...هدیه پارسالتم یادمه پالتو وبوت بود عکساشم با جزییات تو ذهنمه.
باران خیلی دوست دارم خیلیییی .نوشته هات بدجوری آرومم میکنه یه جورایی احساس میکنم چقدر شیطنطامونو بعضی کارامون تو این سن و سالا میتونه قشنگ باشه و بعدایادآوریش چقدرلذت بخشه.کاش پیشم بودی باران با اینکه همدیگرو نه میشناسیم و نه دیدیم اما دلم میخواست همیشه باهام بودی.
یه دوستی که واسم یادآورقشنگترین خاطراتمه ...

سلام عزیز دلم
آره یادته چقدر اذیت کردم که من چکار کنم با تزیینات....ولی آخرش خوب در اومد!!
منم خیلی دوستت دارم خانومی و آرزوم خوشبختیته!
مطمئنن چند سال دیگه خوندن این خاطرات و شیطونیاش خیلی واسمون جالبه!!منم به خاطر همین مینویسمشون دیگه.
عزیزمیییییییییییییی

آریانا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ق.ظ http://ooneman.blogfa.com

سلام عزیزمممممممممممم

وایی خیلی خوشحال شدم بهت خوش گذشته

ایشالله ساله دیگه تو یه خونه باشین شب یلدا رو

واقعا واسه بعضیا متاسفمممم اما عزیزم تو که نباید واسه خاطر

حرف های صد من یه غاز بقیه خودتو ناراحت کنی هوووووم ؟

ممنون عزیزم
ایشالا همین طوره و تو خونه ی خودمونیم!

[ بدون نام ] یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:59 ب.ظ

وایییییییی چقدر ابجی مهربونم عصبانیه
عزیزم خودت را به خاطر این حرفا ناراحت نکن اونا حتمااز اول وبلاگت را نخوندن سختی و دوری و گریه ها را نخوندن
شاید اونا به صلاحشون نبوده که به عشقشون نرسیدن
ما که با خوشحالیت خوشحال میشیم بقیه هم اگه با خوندن شادی دیگران دلشون میشکنه خب مجبور که نیستن نخونن که قلب و دلشون نشکنه
همر وبلاگی هم که میرن همینا را میگن وبلاگ هنگامه و مهدی نبود؟؟؟
چقدر پر حرفی کردم

تو کدوم آجیمی؟؟؟؟؟من اسمتو نمیبینم که!!!
آره راست میگی دیگه

سولماز یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.delvapa30ham.blogfa.com

عزیزدلم توی دنیای مجازی هر طوری حرف بزنی یه عده پیدا میشن که میان و با حرفاشون آزارت میدن! پس بیخودی بهشون توجه نکن.
به نظر منم بهتره خصوصی بنویسی و اینطوری حداقلش مطمئنی که اونایی که خودت دوست داری نوشته هاتو میخونن و تازه برای امنیتم بهتره.
خداییش من یادمه که چقدر سختی کشیدید تا به هم رسیدید. با اینکه اون وقتا رمز نداشتم نظرات پستای خصوصی رو می خوندم و دعا میکردم براتون.
آهان راستی یه توصیه: اینکه لباسی که مامی محسن برات آورده رو پوشیدی یه کار فوق العاده ست. خودت دقت کردی وقتی به کسی کادو میدی چقدر خوشحال میشی وقتی میبینی داره استفادش میکنه؟ خوشبخت باشی عزیزدلم

آخی عزیزم خوب چرا اون موقع ها نمیگفتی بهت رمز بدم؟!!!
دقیقا!!!و منم به خاطر اینکه خوشحالش کنم اون لباسا پوشیدم...همیشه هر موقع وقتی میرم خونشون شالایی که اون واسم خریده را سرم میکنم!!!این جوری هم عزیزتر میشم هم دلم آرومه که از دستم راضیه و خوشحاله!!چیزی از من کم نمیشه که!!!!

mary یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ

saalam azizam.khosshalam ke shabe yaldaye khubi o dashti va eshghet pishet bude khoda rro shokr..kadohatam mobarakett
ama paeinesh badan neveshtanet khob are mikhay khosusi benviss ke khodetam arum bashiii..
are aziizam asheghi khob be hamin sakhtihash migan ke khodeto be khtere eshghet be ba abo atish bezanii na inke eshgheto bezarin kenarrr..vay un moghe ke be webloget sar zadam shere mobarake mansure pakhsh shod az khoshhali geryam gerefte buddd..
emtehanaye manam az 70om 4shanbe shoru mishan avalin bare mikham emtehan uni bedam stress daram
movafagh bashiii

قربونت برم عزیزم
یادش بخیر آهنگ مبارکه منصور.....چه روزایی بود!!!
استرس نداشته باش چیز خاصی نیست...مثل همه امتحانا!من فردا دارم!

مریم یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:31 ب.ظ http://www.royaie-shirin.blogfa.com

سلام باران جون
به نظرم بهتره رمزی بنویسی.جدی میگم یه جوری شده ها دیگه نمیشه همه چیو در انظار عمومی نوشت.بیشتریا دارن رمزی مینویسن.تو هم بنویس رمزشم به اونایی که میشناسیو دوستتن بده.اینجوری خیالت راحته.یادته قبلا هم بهت گفته بودم
پ عکس یلدای امسالتون کووووووووو؟ایشاالله همیشه خوش باشی
النگوهاتم مبارکولی من دوست دارم النگو.تعداد کم.این طرح خارجیا.طلا سفید و زرد قاطیشهر ماهم که میدونی معدن ایناست

آره دیگه باید رمزی بنویسم!!
عکس نگرفتیم امسال...حیف شد!!!
النگوای منم سفید زره خوشگله ولی کمش خوشگله!!مامان شوهری میگه باید زیاد باشن تو دستت!!عشقه طلاست این مادرشوهر ما!!
ببینم تو مگه کجا بودی؟یادم نیست!!آخه شهر ما هم همش معدنه!!

باران یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:43 ب.ظ

کادوها مبارکه عزیزم
به دلخوشی.
حالا عصبانی نشو دیگه ناراحت نباش.

مرسی عزیزم
اوکی!

کارین یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ب.ظ

آجی جونم امتحانتو خوب بدی
واست دعا میکنم
من که فعلا لای هیچکدوم از کتابارو باز نکردم
خدا به دادم برسه اساسی

مرسی آجی
بشین بخون دیگه دختر بد!

مهدی و هنگامه یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:17 ب.ظ

سلام باران جان
مشکلی که یه چند ماه پیش واسه ما پیش اومد و من تمام نوشته هام را رمز دار کردم و یه مدت اول اصلا به هیچ کی رمز نمی دادم اما آخر کاریها به چند نفری که خوب می شناختمشون و می دونستم قرار نیست آه بکشند رمز دادم
انگاری اونا احساس ندارند که من و شوهرم ۷ سال دور بودیم از هم چی میشد بعد ماه ها همو می دیدیم اونم به صورت مخفیانه وقتیم اومد خواستگاریم با مخالفت بابام رو به رو شدم و چند ماه طول کشید تا بعد از تحقیق درست و حسابی بابام قبول کرد اونا اشکای ما را ندیدند چه شبهایی با گریه می خوابیدم به سختی به هم رسیدیم و حالا وقت خوشیم هست
شما هم همین طور

عسل دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:37 ق.ظ http://10234506780.blogfa.com

سلام باران عزیزم وقت بخیر.
خوبی گلم؟
کادوهات مبارکت باشه.
امیدوارم که عشقتون پایدار باشه و همیشه خوب و شاد باشید من که از صمیم قلب خوشحال میشم و برای خوشبختی و عروسیتون و کار و خونه و مهمتر از همه تو شهر خونتون دعا میکنم بخدا هر موقع که میام میخونم بقدری خوشحال میشم که خدا میدونه من از همون اویل که وبلاگ زدی و کسی نمیخوند و بازدید کننده کم داشتی میومدم وبلاگت و میخوندم و همیشه برای همه ی عاشقها دعا میکردم کسی که دلش شکسته بیشتر میتونه درک کنه جدایی رو انتظار رو گریه های وقت و بی وقت رو برات دعا میکنم که همیشه در کنار محسن عزیز شاد و سلامت باشی.
به همه دعا میکنم که اگر صلاحشون هست به هم برسند شاید گاهی مواقع صلاح نیست و باید بخدا توکل کرد.
میتونی النگوهات رو بدی یه تک دست بگیری یه تک دست خوشگل یک و نیم میلیون میشه منم النگو زیاد داشتم ۱۲ تا اما الان ۸تا دارم اما وقتی میکنم دستم همه فکر میکنند ازدواج کردم واسه همین همش رو دستم نمیکنم.
برات بهترینها رو ارزو میکنم .

الهی قربونت برم عسل عزیزم
میدونم که تو از اون اول باهام بودی و در جریان همه چی هستی...
محسن میگه چون النگوها هدیه است فعلا عوضشون نکن تا بعد عروسی!!خودمم تک دست دوست دارم.....حالا میزارم باشن تا بعد!!
فدای تو مهربونم بشم

هما(دختر بهار) دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:09 ق.ظ

ای وای اسمم کووووووووو؟؟؟؟؟

نمیدونم پیشی برددش حتما!!

فرزانه دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ق.ظ http://morgbehesht.blogfa.com/

الهیییییییییییییییی قفونت بلم منم دعوا کردی
بخدا من کلی انرزی میگیرم ها ازتتتتتتتتتتتتتت
دیگه به دلبری گیر نمیدم
بچه خوبی شدممممممهااااااااااااااااااا
ولشششششششششششون کن ابجی
اصل اینکه شما شاد باشی و عشقت جاویدان باشه

نه عزیزم چون تو دختر خوبی شدی و دیگه عشقتا اذیت نمیکنی من هیچ وقت دعوات نمیکنم!!
آفرین عزیزم

مهشاد دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.aramesh71.blogfa.com

نمیدونم چی بگم آجی جون
قیافه ام شکل علامت تعجب شده!!!!!
میدونی که خیلی دوستت دارم ولی معذرت میخوام فکر میکنم
تو یه کمی تند رفتی
اونجوری که از کامنت یاسی خانوم خوندم اون بنده خدا منظوری
نداشته
دوستت دارم و برات آرزوی بهترین ها رو دارم
انشالله که همیشه ی همیشه زیر سایه ی پدر و مادر و در کنار آقا محسن شاد و سلامت باشین
ما هم شادی تون رو بکنیم

شاید تند رفته باشم!!ولی من گفتم منظورم با یاسی تنها نبود....خیلیای دیگه بودن!!

رویای آبی دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ

سلام باران جون . خوبی ؟

خیلی خوشحالم که شب یلدارو کنار عشقت و خونواده هاتون خوش گذروندین. انشاءا... همیشه دلاتون شاد و لباتون خندون باشه.

النگوهاتم مبارک باشه خانومی. عکسهارو پارسال دیده بودم ولی بازم واسم جالب بود.

خودتو ناراحت نکن گلم. خوب همه مسلما دلشون می خواد زودتر به عشقشون برسن. ولی این دلیل نمیشه که سختیهایی رو که بقیه تو این مسیر کشیدن نادیده بگیرن .

من و بقیه دوستات که از اول باهات بودم پستهای قبلیتو هنوز یادمون هست . تو و آقائیت حتما لیاقت اینو داشتین که دعاهاتون مستجاب شده و به هم رسیدین. پس با دل پاکتون واسه ما هم دعا کنید.

فدای تو عزیزم
منم امیدوارم لیاقت این لطف خدا را داشته باشیم!!
همیشه دعاتون میکنم عزیز دلم

نیلوفر( این قاصدک دله منه) دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.niloofar-1368.blogfa.com

سلام باران عزیزم
خیلی خوشحالم که یلدای خوبی برات بوده عزیزم
من خودمم زیاد النگو دوست ندارم ولی همسرت راست میگه پشتوانه ی خیلی خوبیه
کی ایشاالله عروسی می کنید؟

عزیزم ایشالا شهریور...دعا کن واسمون

yasi دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ

barane aziz,salam ! lotfan esme mano az to ba'dan neveshtet bardar,hese ye adame gonahkaro behem mide ke esmesh khorde be tablo
man yeki az tafrihatam khondane webloghast,kamtar pish miyad ke coment bezaram vase kasi,magar inke tahte tasir gharar begiram,alan bavar kon pashimon shodam be khatere comenti ke gozashtam va barkhordi ke to baham dashti,ketman nemikonam az khondane webloget inghad lezat bordam ke in angizaro peyda kardam coment bezaram barat,hes kardam darkam mikoni vali ....
Lotfan in lotfo dar hagham kon va esmamo bardar
arezo mikonam ke har roz khoshbakhtar az diroz bashi va donya be kamet bashe.
Mamnooon

یاسی عزیزم...من تو را کاملا درک میکنم!!خود منم یه روزی جای تو بودم....به خدا حالتا میفهمم!!شاید تو بی منظور این حرفا زدی ولی من چند تا کامنت دیگه هم داشتم که باعث شد این حرفا را بزنم!!خوب من دوست ندارم کسی با خوندن نوشته هام آه بکشه و دلش بشکنه!!نمیدونم چرا اون موقع اینقدر عصبانی شدم....منم ازت معذرت میخوام اگه ناراحتت کردم!!
امیدوارم یه روزی بیای وب من و بهم خبر بدی که به عشقت رسیدی و خوشبختی!!واست دعا میکنم عزیز دلم....امیدوارم دیگه هیچ وقت دلت نشکنه خانومی!!من اسمتو پاک میکنم..

مآندی دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ

ای وای من چرا همش از این پست ها جا میمونم.خوب خداروشکر همشو الان خوندم...یلداتون هم خیلی با تاخیر مبارک

اشکال نداره حالا!!مرسی عزیز

Aylini دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:29 ب.ظ

Azizam aslan dalili nadare khodeto narahat koni vase in chiza.to inja vase yadegario dele khodet minevisi pas unan ke majbur nistan bekhunan.man migam faghat vase inke cheshm nakhorin baraye khodetun injuri mavaghe esfand dud kono sadaghe bede age eteghad dari.maha ke chand sale toro mikhunim midunim cheghad sakhti keshidi ta be agha mohsen residi..hamishe khoshbakht o movafagh bashi.baraye un daste adamam ke narahatano hasrate mogheiateto mikhoran shayadam hagh dashte bashan aramesh mikham.doooset daram baran khanuumi yaldatam ba takhir mobaraaak ishalla yaldae100ometun

مرسی عزیزم
اتفاقا من خیلی به صدقه گذاشتن اعتقاد دارم و همیشه این کارا میکنم!!ممنون که تو هم یادآوری کردی!!قربون شما دوستی گلم برم!!بازم مرسیییییییی

کارین دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:39 ب.ظ

آجی ِ گلم امتحانُ خوب دادی؟
بدو بیاآپ کردم
میبینی چقدر من فعالم پشتِ سرِ هم آپ میکنم

آره عزیز بدک نبود!!خدا را شکر اولیش که بخیر گذشت!!
آفرین الان میام!!

آریانا دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:47 ب.ظ

سلام باران جان دلم برات تنگ شده بود
فک کنم آخرین نفرم ببشیداین امتحانا تموم شه راحت شیم
وووااای چه خوبه آدم شب یلدا کنارعشقش باشه ایشالله همیشه لبات پر از خنده و دلت پراز عشق به آقاتون باشه
منم 2آ کنیا
عزیزم النگوهاتم مبارک
بووووووووووسس

اشکال نداره عزیزم....مهم اینه که اومدی خانومی!!
من که لحظه شماری میکنم تموم بشن!!
ممنون

mary دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:02 ب.ظ

khob azizam gofte budi farda emtehan dari khub bud?man 7om 8om emtehann daram.
be yadetamm

آره عزیزم بد نبود!!منم چارشنبه یه امتحانه دیگه دارم!
ایشالا تو هم امتحاناتا خوب بدی

کارین دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ

فروشنده هه میگفت هم میشه مثلِ شالای دیگه دورِ گردنت بندازی تو عکسِ وسطیه اونجوری کرده بودم که ازمهناز افشار یاد گرفته بود تو تسویه حساب
هم میگفت میتونی ازپایین روسری سرکنی اونو بندازی روش
هم میتونی رو شونه هات بندازی

رو شونه از همش قشنگ تره!!
قربونت برم تو همه جوره ماهییییییییییییییییییییییی

کارین سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ

آجی تواین عکس چقدر ماه افتادی بابا هلاک ِ این آرایشِ چشات شدم
بابا حرفه ای تودیگه کی هستیوااای باران خیلی اینجا ماه افتادی کلا ماهیا ولی اینجا یه چیزِ دیگس عاشقِ این عکست شدم تپل ترم شدی
فداااات بشم من
مالِ تو هم خیلی خوشگله چقدرم بهت میاد باران فقط من یه سوال دارم شما ازرو مانتو رودوشت میندازی وقتی میری بیرون؟آخه من خجالت میکشم
قربونت برم خوشگل خانووووووم

قربونت برم عزیزم
چشای تو خوشگل میبینه
البته خودمم خوشم میاد ازش...واقعا آرایش چشام خیلی واضح و خوب افتاده!!
خجالت نداره که عزیز دلم...خیلی هم شیکه!!تازه میتونی تو مهمونیا روی لباست بندازی!!

میلاد سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ http://tanhaeshgh.blogfa.com

سلام
امروز تولد خانمیمه و از شما دعوت میکنم شما هم تشریف بیارین تا با هم کیک رو بخوریم...:D
منتظرتونم

مریم سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ

Momkene maskhare be nazar biad, vali vaghan ettefagh miofte! Mikhai

surate kasi ro ke vaghan duset dare bebini? Ino be 10 nafar befrest
bad boro be addresse http://amour-en-portrait.ca.cx/ (in ye bazie
faransavie). Surate kasi ke duset dare zaher mishe! Khatare surprise
shodan (taghriban 90% shabihe

باران سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:38 ب.ظ

میشه یه پست درباره ی آشناییتون بدی؟؟؟

بله!ایشالا به زودی عزیزم

A&M سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:38 ب.ظ http://beomine.blogfa.com

عزیزم سلام
من دیر اومدم آخه رفتم تهران و اصلا قبلش نرسیدم بیام بآپم اما حتما میام و مینویسم گلم
عزیزم ایشالا این روزای خوبتون جاودانه باشه

اوکی عزیزم
مرسی

گیلدا پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ق.ظ http://msn-o-khsteratam.blogfa.com

چقده این دوران باحاله

خوش به حالتون
من و یاد 5 سال پیش خودم با همسرم انداخت


عشقتون تا به ابد پایدار ، لبتون خندون ، دلتون خوش

محمدرضا پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:41 ب.ظ http://mjaz1986.blogfa.com

توی این سرما چیزی که میتونه ادمو خوب گرم کنه گرمای عشقه.
عشقتون به بلندای آسمان.
ممنون میشم بهم سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد