لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

آخ جون...شمااااااااااال!!!

داریم میریم شمال......صبح آماده شده بودیم بریم شهر همسری که عروس عمه ام اس داد بعد از ظهر بریم شمال؟؟(انگار میخواد بره کوچه بغلی!!)

این شد که راهی شدیم.....یه سفر یهویی!!!۸ نفر شدیم!!انشالا تا دوشنبه برمیگردیم!!دعا کنید به سلامتی بریم و برگردیم...مواظب اینجا هم باشین!!! 

ببینید من چقدر خوب و مهربونم....هیچیا از شماها پنهون نمیکنم!!آب میخورم خبر دار میشین!  

آجی مهشاد گلم...عزیزترینم....اون نوشته ها را عجله ای خوندم!!!اخه وقتم کمه!!منم خیلی خیلی دوستت دارم و مطمئن باش تو بهترین خواهر دنیایی واسم! قربون این همه مهربونیت برم من خواهر گلم!!میام حسابی با هم میحرفیم عزیزمممممممممممممممی