لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

لحظه های شیرین وصال

خاطرات من و همسرم

خبرای مهمونی

سلام دوستای گلم من واقعا نمیدونم چی بگم...دلم میخواد خودمو بزنم.....اصلا باورم نمیشه من همون بارانم....۳ روزه میخوام بیام آپ کنم اما بی هیچ دلیلی حوصلشو ندارم!!آخه چرا این طوری شدم؟!!! 

همه چی خوب و فوق العادست ولی من بی دلیل حوصله نوشتن نداشتم و ...... 

 

مهمونیه اون شب به خوبی برگزار شد...مامان و عمه بعد از ظهر اومدن کمکم البته من بیشتر کارها را کرده بودم ولی خوب خیلی به کمکشون احتیاج داشتم. 

وقتی سفره را چیدیم من مشغول کارا بودم و دیر یادم افتاد عکس بگیرم دختر عمم سریع عکس گرفت ولی دیگه مهمونا سر سفره بودن و ......یکی از تا عکسا را واستون گذاشتم.البته این فقط قسمت کوچیکی از سفرست و عکس خیلی از چیزا نیست!  ***

 

بعد شام کلی عکس گرفتیم با پدر بزرگا و مادربزگا....واقعا دوسشون دارم و آرزو میکنم حالا حالاها سایشون بالای سرمون باشه! 

جمعه هم رفتیم عکسای عروسی را دیدیم....عکسا خیلی خوب بود مخصوصا اونایی که تو باغ بود عالی بودن....گفت یکی دو ماهه دیگه آماده میشه!خواسته بریم باغ واسه کلیپ...گیر داده ها!!میگه واسه اول فیلم میخوام!!کلیپ آشنایی! 

 

 

دیگه خبری نیست........ 

 

امروز همسری رفته بود شهر خودشون واسه کاری...ظهر خونه تنها بودم رفتم بیرون خرید کنم که یه لحظه نزدیک بود یه تصادف وحشتناک کنم.....اونم با یه ماشین که ۱۰ برابرماشین من بیچاره بود!!یعنی له میشدما!!!شب با همسری جلو تلویزون ولو شده بودیم و منم جریانا واسش گفتم کلی ناراحت شد و ......داشتیم فیلم عمر گل لاله را میدیم!!با تصادف لاله..........همسری محکم بغلم کرد صورتم از خییسی اشکش خیس شد اینقدر سفت فشارم داد که داشتم خفه میشدم....منا غرق بوسه کرده و ......یعنی من کشته این هم مهربونی و احساساتشم!کلا امشب عشقولی تر از همیشه ایم!!اینقدر حرفای قشنگ زدیم و حسای خوب داشتیم که الانم که مشغول فیلمه نگکش میکنم و دلم میخواد با تمام وجود بغلش کنم.انگار مدتها ازش دور بودم!!

نظرات 26 + ارسال نظر
mary دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:31 ق.ظ

saalam barann.khob khoda ro shokr mehmuni b khubi bargozar shodeh .. tasadofi pish naumde khoda komaket kard bekhyr gozasht..moraghebe khodet bash havaset bashe aziz
eshghetun payedar shad bashin i
khube khub

قفل دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:55 ق.ظ

ایشالا هیچ وقت مشکلی برات پیش نیاد نگین میخواد آشناییتونو تو کلیپ تصویرسازی کنه؟؟

آره عزیزم ولی نه داستان واقعی آشناییمون....یه موضوع دیگست

مهتاب دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:11 ق.ظ http://nargol8.blogfa.com

خدا رو شکر که بخیر گذشته.بیشتر مواظب باش عروس خانوم
عجب سفره ای !!!

عزیزم تو این عکس بیشتر غذاهام نیست و .....ممنونم گلم

شادان دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ق.ظ

آخی عزیزم ... .

کارین دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:04 ب.ظ

اجی تورو خدا بیشتر مراقبِ خودت باش :(((
کدبانویی هستی دیگه واسه خودت...آورین..آورین خوشم اومد...
وای باران من تو ترکیه فیلم بازبان اصلیِ عمر گل لاله رو دیدم که اونجا اسمش هست لالَ دِوری...که اون قسمتی که لاله می میره اینقدر ناراحت کنندس که من هق هق میکردم...حتی دومادمون هم اشکش دراومده بود..اینقدر واقعی با تصویر کشیده شده بود..۲-۳بار پشتِ سرِ هم دیدیم تو هربار بازم گریه کردیم...یعنی گریه هاااااا!!!
ولی نمیدونم تو جم تیوی به اون حد غم انگیز میشه یا نه :۰((

یعنی لاله میمیره؟!!!
حدس میزدم ....خیلی گناه داره!!!!

ندای علیرضا دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ http://yekzojekhoshbakht.blogfa.com/

عزیزمی چه سفره ی رنگینی باران جون تو را خدا بیشتر مراقب خودت باش محسنت گناه داره جز تو کسیا تو دنیا نداره که روز بروز شادتر باشی گل من

شادان دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ب.ظ

میگم باران تو همه چیزو میای میگی از ریز تا درشت اما یه چیزو هیچوقت نگفتی نه انجا نه وب قبلیت .اونم جریان آشناییتون باهم دیگست .اینکه چطوری و کجا باهم دوست شدید؟ یه بار قول داده بودی که مینویسی اما .... .

مهسا دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:32 ب.ظ

سلام

عزیزم مراقب خودت باش

خداروشکر که به خیر گذشته

خانم کوچولوی آقاییش دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:09 ب.ظ

movazeb bash dge dokhmal

بانو دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:17 ب.ظ http://sade-bia.blogfa.com/

سلام . ای دختر بیا بنویس دیگه چرا دیر ؟
خداروشکر مهمونی خوب بود . عیبی نداره واسه عکس ما از کمالات شما با خبریم

پـــریــا ( آواز پـــری هااا) دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:25 ب.ظ

عزیزم خداروشکر که چیزیت نشده . مواظب خودت بااش گلم .... امیدوارم تا ابد در کنار هم آرامش داشته بااشین و با عشق فراوان به زندگیتون ادامه بدین .

روژان&رهام دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:22 ب.ظ http://kolbeye-ma-88.blogfa.com

آخی عزیزم
شما که ماشالا کدبانویی

خداروشکر که بهتون خوش گذشت و اولین مهمونیه خونه عشقتون به خوبی برگزار شد


آخه چرا مواظب نیستی دختر؟؟
بنده خدا آقا محسن هم کلی نگرانت شده

سوما دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:32 ب.ظ http://sonata.blogfa.com

اجی بخدا خیلی نامردی بابا منم دارم ازدواج میکنم لاقل یه رمز بده جون همسرت چرا به همه جواب میدی الامن

بانو دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:37 ب.ظ

پس الان میرید برای کلیپ؟
به سلامتی

mary دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

voioe yani man aval cm gozashtebudammmm...

مهشاد سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:03 ق.ظ http://www.aramesh71.blogfa.com

آجی امروز 17 ام بود
اولین ماهگردتون مبارک ، دوباره از صفر شروع کردم

آریانا سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:39 ق.ظ

سلاااااااااااااااام باران جونم خوبی؟ب سلامتی تل خونتون وصل شد
چقدردلم واست تنگ شده بووووووود
خسته نباشی از کارای خونه کدبانو
ایشالله خدا مادربزرگو پدربزرگتو نگهداره واست
وااااااااااااای خداروشکربه خیرگذشته بیشترمواظب خودت باش
بووووووووووووووووس

باران سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:28 ب.ظ

بابا باسلیقه های باران جون سفره خیلی عالیه!!
چرا مراقب نبودی اه خدایی نکرده چیزیت میشد چی؟؟؟

مواظب خودت باش دیگه

ادمک برفی من سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.adamakebarfiyeman.blogfa.com

به به چه سفره خوشگلی واقعا خسته نباشید عزیزم ایشالله همیشه به مهمونی و خوشی وشادی زندگیتون بگذره:*

واییی خب یه کم بیشتر مراقب خودت باش دیگه اول زندگیتون

مهدی و هنگامه چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:48 ق.ظ

سلام خانومی
خیلی خوشحالم که به خوبی زندگی دو نفرتون ر شروع کردید و عشقولی هستید
ان شالله همیشه همین طور باشید
وای گفتی عمر گل لاله واقعا دردناک بود

زهرا و علی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.truelover1371.blogfa.com

انقده دلم میخواد یه عروس که شما باشی تجربه های عروسی و اینا رو واسم بگهآخه چند وقت دیگه عروسیمه

aylini چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:42 ب.ظ

chera dastane vaghei ashnaeituno neminevisi..?:( shayadam ghablan neveshti man nakhundam, ama az vaghti ke tu blogfa budio man mikhundamet un postaye avalit ramzi budan..:(

عزیزم من تا حالا ننوشتم...هر بار یادم میره ولی ایشالا اگه بشه به زودی مینویسم!

روژان چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:42 ب.ظ http://my-love-87-91.blogfa.com/

خانومی ایشالا همیشه به شادی و مهمونی !!!
سفرتونم ایشالا همیشه پر برکت باشه

چه خوش سلیقه !

منم وقتی اون تیکه ی سریال عمر گل لاله رو دیدم کلی گریه کردم !!!!

دوست دارم
مواظب خودتون باشین عزیزم

نیلوفر(این قاصدک دله منه) جمعه 21 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:49 ب.ظ http://niloofar-1368.blogfa.com

دختر من که سفررو دیدم با خودم گفتم این چه جوری وقت کرده این همه غذا درست کنه معلومه کدبانویی هستی ها !
راستی چرا این عکاسا انقد معطل می کنن ؟

من حجم عکسا را خیلی میارم پایین....نمیدونم مشکلش چیه!!

ناهید پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ق.ظ http://eshghemannahid.blogfa.com

سلام
بعدازاینکه از بلاگفا اومدین زیاد خبری ازتون نداشتم خوشحالم که بعداون همه سختی بالاخره ازدواج کردید.

derakhshan شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:57 ب.ظ http://derakhshan-z.blogsky.com

ای جانم به این سلیقه و جانم به این احساسات قشنگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد